چرا اشتباهات فروشندگان اینقدر مهم است
اگر در کار فروش باشید میدانید که برخی اشتباهات فروشندگان بعلت آموزش ندیدن و تکراری شدن روزها بوجود می آید و این یعنی هر روز بخشی از درامد خود را تنها دو راه برای فروش بیشتر وجود دارد.
کمتر اشتباه کنید
یا بیشتر درست انجام دهید.
یک لحظه نتایجی را تصور کنید که اگر هر دو را انجام میدادید میتوانستید به دست آورید.
من میخواهم طی یک سلسله مقالات بهم پیوسته در خصوص اشتباهات اصلی فروشندگان به شما کمک میکند از بسیاری
از این اشتباهات پرهزینهای که هزاران فروشنده هر روز مرتکب میشوند، اجتناب کنید.
همچنین به شما تکنیکها و استراتژیهایی را میدهم تا اطمینان حاصل کنید که این اشتباهات را از رفتارهای فروش خود حذف میکنید
و آنها را با رویکردهای اثباتشده جایگزین میکنید که وقتی با اطمینان، مهارت و ثبات استفاده میشوند، به شما کمک میکنند
رکوردهای فروش خود را سال به سال بشکنید و از بودن در شغل فروش لذت ببرید
به نظرم شاید این روش و روالی که میخواهم در سایت مدرسه کسب و کار راستین در پیش بگیرم یک روش ثابت، مستقیم و بدون محدودیت
برای هرکسی در حوزه فروش باشد که میخواهد در مدت زمان کمتری با رد و ناامیدی کمتر فروش بیشتری داشته باشد.
در کتابهای پرفروش قبلیام «ترن هوایی کارافرینی»، «معامله با پادشاه» درباره مفاهیم، اصول، تکنیکها و نگرشهای مختلفی صحبت میکنم که برای موفقیت در فروش لازم است.
در این سلسله مقالات، من به دنبال این هستم تا جوهر آنچه که فروش را به کار میاندازد را به شما ارائه دهم –
یک مقاله برای هر اشتباه رایج در فروش که اغلب فروشندگان مرتکب میشوند و فرمولی برای برگرداندن آن و انجام آن برای شما.
اصلی ترین اشتباهات فروشندگان
این اشتباهات بر اساس حوزه های موضوعی اصلی در فرآیند فروش گروه بندی می شوند.
- اشتباهات نگرش
- اشتباهات شناسایی مشتریان احتمالی
- اشتباهات ارائه در فروش
- اشتباهات رسیدگی به اعتراضات و بستن فروش
- اشتباهات مدیریت زمان و حوزه فروش
- اشتباهات ثبت نگهداری مستندات و مدارک فروش
- اشتباهات خدمات پس از فروش
اشتباهات فروشندگان: نگرش
نگرش ها.
همه ما آنها را داریم. برخی به موفقیت شما در فروش کمک می کنند در حالی که برخی دیگر در سفر شما به سمت ثروت، خوشبختی، صلح و رضایت کارشکنی می کنند.
آخرین باری که نگرش خود را بررسی و تحلیل کردید چه زمانی بود؟ آخرین باری که از خود پرسیدید، “نگرش های من چگونه حال و آینده من را شکل می دهد، چه زمانی بود؟”
دفعه اخری که از مشتری، همسر، کارمند، سرپرست یا دوست پرسیدید چه احساسی نسبت به نگرش شما دارد، کی بوده است؟
ما زندگی خود را یک روز و در یک زمان شکل می دهیم و باقی روزهای خود را با یک نگرش می سازیم.
سرنوشت ما چیزی نیست جز انباشت روزانه احساسات و نگرش ها نسبت به خود، دیگران و گذشته، حال و آینده ما.
مراقب نگرش های خود باشید و به یاد داشته باشید که ما تمایل داریم فکر کنیم و مانند افراد و چیزهایی شویم که به طور منظم در معرض آنها هستیم.
مراقب باشید چه چیزهایی را وارد دنیای درونی خود می کنید و همچنین مراقب ورورد افراد به محیط بیرونی خود باشید.
همین الان یک لحظه وقت بگذارید و افراد زندگیتان و تاثیر آنها را بر نگرشتان را ارزیابی کنید. جایی که باید در افکار، ادراکات، تفسیرها و باورها تغییر ایجاد کنید، ارزیابی کنید.
هیچ جواب درست و غلطی وجود ندارد. سوال واقعی این است: آیا نگرش های شما به شما کمک می کند تا در مسیر زندگی آرام تر و با موفقیت حرکت کنید؟
در این بخش از مقالات، بسیاری از اشتباهات نگرش رایجی که موفقیت شغلی فروشندگان را خراب میکنند، پوشش خواهیم داد.
حدس من این است که اگر بتوانید از بسیاری یا همه اشتباهات فروشندگان که در اینجا ذکر شده اجتناب کنید، به خوبی در راه ثبت رکوردهای فروش و دستیابی به استقلال مالی موفق خواهید بود.
این اشتباهات فروشندگان در نگرش به شرح زیر است:
اشتباهات فروشندگان: شناسایی مشتریان احتمالی
فروش یک فرآیند است.
یکی از بزرگترین اشتباهات فروشندگان درک نکردن این نکته است که فروش یک فرآیند است، نه یک رویداد.
فروش موثر فقط بستن فروش، جستجوی بهتر، یا ارائه فروش موثرتر نیست.
اگرچه همه اینها به نوع خود مهم هستند، اما امروزه فروش مؤثر به معنای ادغام هر یک از آنها با یکدیگر است
به گونه ای که مشتری بالقوه به شما و سازمان شما اعتماد، باور و احترام بگذارد و محصول یا خدمات شما کیفیت زندگی یا نیازها و خواسته های کسب و کاری آنها را بهبود دهد.
برای سالهای متمادی آموزش سنتی فروش بر روی «بستن به فروش» بهعنوان مهمترین عنصر متمرکز بود.
سپس دهههای 70 و 80 شروع به کار کردند و موضوعات داغی مثل جستوجوی مشتری بلقوه، واجد شرایط کردن خریدار و رسیدن به تصمیمگیرندگان کلیدی موضوع اصلی شدند.
در دهه 90، تمرکز به فروش مشورتی معطوف شد. دهه آینده چه خواهد داشت؟ چه کسی می داند؟
آنچه اکنون می دانیم این است که فروش موفق تنها نیمی از کار است.
تعادل، کسب و کار را حفظ می کند. سازمان ها سالانه میلیون ها تومان برای جذب و فروش کسب و کار جدید خرج می کنند.
سپس به هر دلیلی آن را از دست می دهند و باید آن را جایگزین کنند. بنابراین حماسه ادامه دارد.
فروش به معنای یافتن مشتریان بالقوه خوب است که می توانند از محصولات یا خدمات شما بهره مند شوند، آنها را متقاعد کنید که از شما خرید کنند
و سپس با آنها روابط مثبت را حفظ کنید که از تکرار و ارجاع کسب و کارها و همچنین ارجاعات مثبت اطمینان حاصل کند.
آیا هنگام فروش فقط بر یک جنبه خاص از فرآیند فروش تمرکز می کنید؟
آیا در قسمت خاصی ضعیف هستید؟
هر یک از عناصر فرآیند به طور پیچیده ای با سایر عناصر مرتبط است.
به عنوان مثال، بیایید پیدا کردن مشتری جدید را در نظر بگیریم. اگر مشتری بلقوه ضعیفی دارید، عملا ارايه کردن کالا و خدمات به او کار دشواری خواهد بود.
پاسخ دادن به اعتراض های فروش آنها غیرممکن خواهد بود و در مورد بستن فروش هم همینطور است – آن را فراموش کنید.
در مورد مسائل نگرش در فرآیند فروش چطور؟ فرض کنید به کیفیت محصولات خود اعتماد ندارید.
این بر تمایل شما برای یافتن افراد بالقوه جدید تأثیر می گذارد. اگر برخی از آنها را پیدا کنید، بر توانایی شما برای ارائه یک ارائه فروش مطمئن تأثیر می گذارد. و غیره.
یک مورد دیگر چطور؟ فرض کنید ترس از طرد شدن دارید. این بر تمایل شما برای پرسیدن سؤالات، واجد شرایط کردن مشتریان احتمالی
و بحث در مورد مسائل ارائه فروش که ممکن است کمتر از حد ایده آل تلقی شوند، تأثیر می گذارد.
مطمئنم منظور من را متوجه شدید. اگر میخواهید با موفقیت بفروشید، نمیتوانید تنها یک جنبه از فرآیند فروش را بهبود ببخشید.
شما نمی توانید پیدا کردن مشتریان احتمالی ضعیف را با بستن های دشوار جبران کنید. شما نمی توانید دانش ضعیف محصول را با چیز دیگری جبران کنید.
از آنجایی که مهارت پیدا کردن مشتریان احتمالی، مهارتی است که در نهایت به موفقیت یا شکست منجر شود،
بهترین مکان برای شروع نگاهی به اشتباهاتی است که فروشندگان در این زمینه مرتکب می شوند.
به یاد داشته باشید، شما هرگز یک مشتری بالقوه را با یک محصول یا خدمات عالی، ارائه خوب و … به مشتری راضی تبدیل کنید.
با این حال، یک مشتری بلقوه واجد شرایط شده به شما کمک می کند تا به آنها بفروشید. یکی از نقاط ضعیف اکثر فروشندگان ، مهارت جستجوی مشتریان بلقوه است.
به این امر مسلط شوید و بقیه مراحل فروش به خودی خود حل خواهد شد.
لیست اشتباهات فروشندگان در شناسایی مشتریان احتمالی به شرح زیر است:
32. فروش فقط با اعداد
33. فروش در سطح اشتباه
34. قربانی چرخه های فروش بودن
35. فکر کردن به اینکه انسانها از افرادی که دوست دارند خرید می کنند
36. نادیده گرفتن مشتریان گذشته
37. ماندن در منطقه راحتی
38. رها کردن کسب و کار از دست رفته بدون جنگیدن
39. مرتب شبکه سازی نکردن
40. پرسیدن، “آیا اطلاعاتی را که من فرستادم دریافت کردید؟”
41. ترس از طرد شدن
42. تمرین نکردن روی خریداران بالقوه
43. زیاد حرف زدن
44. از دست دادن کنترل فرآیند فروش
45. طوری رفتار کنید که انگار به کسب و کار نیاز دارید
46. عدم ایجاد اعتماد اولیه
47. نپرسیدن سوالات آسانسوری
48. نرسیدن به تصمیم گیرنده
49. عدم شناخت رقبای خود
50. شکست در ایجاد بدهی روانی
51. نداشتن رویکرد دقیق در تماس ها
52. عدم درخواست ارجاع
53. عدم استفاده از پروفایل مشتری
54. تبدیل نشدن به منبع
اشتباهات فروشندگان: ارائه در فروش
با آنچه مشتریانتان واقعاً میخواهند آشنا شوید، نه با آنچه که فکر میکنید آنها میخواهند یا حتی ممکن است به شما بگویند که میخواهند. این از بزرگترین اشتباهات فروشندگان است
لیست اشتباهات فروشندگان در ارايه فروش به شرح زیر است:
55. ارائه نکردن سفارشی
56. نداشتن بیانیه تعریف کننده مختصر
57. فروش با قیمت پایین به جای ارزش بالا
58. فروش ویژگی ها و عدم مزایای مشتری
59. فروش به همه به روش یکسان
60. مربوط به مشتری بالقوه نیست
61. دیدن فروش به عنوان یک مبادله پول
62. از دست دادن مشتریان بلقوه فروش
63. گوش نکردن
64. داشتن دایره لغات ضعیف
65. عدم ایجاد حس فوریت
اشتباهات فروشندگان: رسیدگی به اعتراضات و بستن فروش
هزینه درآمد از دست رفته در یک سال ناشی از این فروش های از دست رفته، حداقل می توان گفت خیره کننده است.
3. اکنون تعداد باقیمانده (فروش از دست رفته) را در میانگین درآمد فروش به ازای هر مشتری ضرب کنید.
اول از همه، این به شما کل درآمد از دست رفته شما یا یک نماینده فروش متوسط در یک هفته را می دهد
4. اگر مدیر فروش یا مدیر اجرایی هستید: این عدد را در تعداد کل نمایندگان فروش یا نیروهای فروش خود ضرب کنید.
- دوازده قرار در هفته: سه فروش، نه قرار بدون فروش
- میانگین درآمد هر فروش: 1000 تومان
- درآمد از دست رفته توسط این نماینده در یک هفته: 9000 تومان
- به عنوان یک مدیر، اگر ده فروشنده داشته باشید، 90000 تومان درآمد از دست رفته در یک هفته دارید
- پنجاه و دو هفته: 4,680,000 تومان درآمد از دست رفته در یک سال است
• هر محصول و خدماتی چرخه فروش متفاوتی دارد
• هر محصول و خدماتی کم و بیش دارای رقابت است.
• هر سازمانی کم و بیش دارای منابع سازمانی کم و زیاد مورد نیاز برای پشتیبانی و هزینه های فروش است
• هر نماینده فروش یک قلمرو منحصر به فرد دارد
• هر نماینده فروش دارای سطح متفاوتی از شایستگی است
لیست اشتباهات فروشندگان در رسیدگی به اعتراضات و بستن فروش به شرح زیر است:
67. مشاهده اعتراض به قیمت به عنوان یک مشکل
68. ترس از اعتراضات فروش
69. پیش بینی تعصبات شخصی شما
70. عدم درخواست از کسب و کار
71. نداشتن استراتژی بستن فروش
72. امتیازات تبلیغاتی
73. نداشتن استراتژی برای فروش های از دست رفته
74. نداشتن قدرت خروج از جلسه
75. مذاکره درباره زمانی که باید بفروشید
اشتباهات فروشندگان: مدیریت زمان و منطقه بندی فروش
لیست اشتباهات فروشندگان در مدیریت زمان منطقه بندی فروش به شرح زیر است:
77. استفاده از فناوری
78. از دست دادن تمرکز
79. عدم آمادگی برای فروش
80. پیش بینی ضعیف فروش
81. مدیریت ضعیف منطقه
82. صرف زمان بیش از حد برای افراد بالقوه ضعیف
اشتباهات فروشندگان: ثبت نگهداری مستندات و مدارک فروش
لیست اشتباهات فروشندگان در مدیریت زمان منطقه بندی فروش به شرح زیر است:
84. ارزیابی نکردن نتایج خود
85. عدم ایجاد الگو
86. شکست در بهبود هر روزه
اشتباهات فروشندگان: خدمات پس از فروش
لیست اشتباهات فروشندگان در خدمات فروش به شرح زیر است:
87. نداشتن فرآیند پیگیری موثر
88. عدم دیدن روندها
89. نپرسیدن
90. رفتن فقط برای خانه اجرا می شود
91. عدم مشاهده مشتریان فعلی به عنوان مشتریان بالقوه
در هر مقاله که مختص یک اشتباه در فروش است تلاش میکنم که گروه اصلی فروشندگان را نیز ذکر کنم و تا جای
ممکن فایل صوتی مقاله را نیز برایتان اماده کنم تا بتوانید در زمانهای استراحت نیز فایلهای صوتی آن را گوش کنید