نداشتن هیجان
اشتیاق و هیجان اکولایزری عالی هستند. این موضوع می تواند کمبودهای فروشنده در زمینه های مختلف از جمله تجربه و دانش را جبران کند.
داشتن هیجان برای رفتن به سرکار و آغاز یک روز کاری جدید، مهمترین منبع انرژی هر فروشنده ای است که میتواند کمبود دانش، مهارت و تجربه او در شغل فروشندگانی را تا حدودی جبران کند. من نمی گم که شما نباید دانش یا تجربه خود را توسعه دهید ، زیرا آنها هم میتوانند اشتیاق شما ، اعتقاد به خود ، رسالت و هدف شما را تقویت کنند.
به بیان دیگر، اگر ما دانش، مهارت و تجربۀ کافی برای شغل فروشندگی را داشته باشیم، اما شور و شوق کافی برای این کار را نداشته باشیم، نمیتوانیم در این شغل موفق شویم.
به همین دلیل است که فروشندگانی که شغل فروشندگی را از روی اجبار انتخاب کرده اند، به احتمال بسیار زیاد در این شغل موفق نمیشوند و بعد از مدتی آن را کنار میگذارند.
اما اگر شغل فروشندگی را از روی علاقه انتخاب کرده باشیم و برای انجام وظایف آن شور و هیجان کافی داشته باشیم، قطعاً سختیهای آن را تحمل میکنیم و در نهایت در این شغل موفق میشویم.
هیجان کمی متفاوت از اشتیاق است. حرفه ای کلیشه ای و عامیانه می گوید ، “اگر مشتاقانه عمل کنید قطعا شور و شوقتان نیر بیشتر خواهد شد.”
از آنجا که اگر اشتیاق عملی است که وقتی همه چیز به خوبی پیش می رود ، از آن استفاده می کنید ، وقتی زندگی شما از هم می پاشد چگونه رفتار می کنید؟
آیا شما به همان اندازه علاقه مند به عدم موفقیت ، در مورد مشکلات بیشتر از آنچه که لیاقت آن را دارید ، و هر تعداد ناامیدی ، ناامیدی و ناراحتی؟
برای همین است که فروشندگان موفق از ابزارهای مختلفی برای افزایش شور و شوق کاریشان استفاده میکنند.
به نظر من مهمترین ابزار این است که هر روز به خودمان یادآوری کنیم که
«من شغل فروشندگی را برای این انتخاب کرده ام که میخواهم بهترین راه حلها را به مشتریانم پیشنهاد کنم و از حل کردن مشکلاتشان لذت ببرم، پس در این راه تمام سختیها را تحمیل میکنم».
هیجان یک عمل نیست.
این راهی برای اعتقاد است. به همان اندازه DNA شما در ساختار سلولی شما بافته می شود.
اشتیاق – اشتیاق واقعی – درباره اینکه شما چه کسی هستید ، چه کسی می شوید ، کجا هستید و به کجا می روید و به چه چیزی اعتقاد دارید ، ایستاده اید ،
“من اینجا هستم تا بمانم ، خودم من اینجا هستم تا تغییری ایجاد کنم ، من این دنیا را با دستاوردی از خود ترک خواهم کرد.
این ممکن است تمام زندگی من را به خود اختصاص دهد، اما من تا زمانی که هدف و سرنوشت من تحقق نیابد ، تسلیم نخواهم شد. “
چه کسی می دانید که به چه چیزی علاقه مند است؟ شما می توانید آن را در چشمان آنها ببینید ، آن را در صدای آنها بشنوید و آن را در رفتار آنها حس کنید.
حال شما چطور است؟ عاشق کجا هستید ، کجا می روید ، چه کسی می شوید و چه چیزی را مشارکت می کنید؟
آیا شما مانند بیش از 85 درصد از جمعیت با این نگرش زندگی می کنید: “همان چیزهای همیشگی ، اما در روزهای مختلف”؟
اگر اشتیاق خود را به حرفه فروش خود از دست داده اید و نداشتن هیجان باعث عدم موفقیتتان شده است، هر کاری را که لازم است انجام دهید تا آن را پس بگیرید.
اگر به شغل فروشندگی به این صورت نگاه کنیم، آن گاه وظایف محوله در این شغل را با جان و دل و متفاوت از بقیۀ فروشندگان انجام میدهیم
و در مدت کوتاهی به یک فروشندۀ موفق تبدیل میشویم.
راه جلوگیری از بروز خطای نداشتن هیجان
اشتیاق را در حرفه و زندگی خود زنده نگه دارید.