مفهوم کارآفرینی دارای جنبه های مختلفی است و این واژه در زمینه های مختلف علمی و از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است،
· اقتصاددانان، کارآفرینان را به عنوان عاملین اصلی خلق فرصت های سرمایه گذاری تلقی می کنند.
· جامعه شناسان، از کارآفرینان به عنوان تحریک کنندگان حساس در نوسازی جوامع یاد می کنند.
· روان شناسان، کارآفرینان را به عنوان «انسان کارآفرینانه» مورد بررسی قرار می دهند و به منظور کشف صفات مشخصه کسانی که توسعه ی اقتصادی را رهبری می کنند، به دنبال شناسایی انگیزه ها و آرمان های آن ها هستند.
· دانشمندان علوم سیاسی، کارآفرینان را کودکان بی غرض نظام سیاسی می دانند که باید کمک های موثری برای ظهور و بروز آنها در جامعه به عمل آید
شارما و کریسمن (۱۹۹۹ میلادی) معتقدند که کارآفرینان، افراد یا گروه هایی هستند که به شکل مستقل یا از جانب یک سیستم سازمانی عمل می کنند، سازمان هایی جدید ایجاد می کنند و با اقدام به نوآوری و احیای سازمانی می کنند که قبلا وجود داشته است.
همان طور که این تعریف نشان می دهد، کارآفرینان می توانند چه به صورت مستقل و چه در قالب یک سازمان عمل کنند، هر چند فعالیت کارآفرین مستقل رایج تر است و بیشترین توجهات را به خود جلب کرده است .
شارما و کریسمن (۱۹۹۹ میلادی) اقدامات مربوط به ایجاد، احیا یا نوآوری سازمانی که بصورت کارآفرینی مستقل یا در درون سازمان موجود رخ می دهد را کارافرینی می نامند.
فعالیت کارآفرینی که در مرزهای سازمان موجود رخ می دهد، کارآفرینی سازمانی نامیده می شود و کارآفرینی مستقل نیز دربرگیرنده ی فعالیت های خلاقانه ی سازمانی است که توسط افرادی شکل می گیرد که مستقل از سازمان موجود عمل می کنند.
به افرادی که درگیر فعالیت های مستقل یا کارآفرینی سازمانی می گردند نیز کارافرین گفته میشود (مقیمی و پازوکی، ۱۳۸۷، ص ۴۲۴).
کارافرینی به عنوان رفتار خلاقانه تعریف شده که بقاء و توسعه اقتصاد را تضمین می کند، نیازهای تمامی عوامل را ارضاء می کند و برای تحقق این اهداف، از همه منابع ضروری همچون نیروی انسانی، مواد اولیه، انرژی، ماشین آلات، منابع مالی، اطلاعات و غیره استفاده مؤثر بعمل می آورد.
سود یک معیار بنیادین موفقیت کسب و کار در بازار است و در عین حال منبعی اساسی برای ارضاء نیازهای عوامل و همچنین توسعه پویای سازمان است. از نقطه نظر کارافرین مستقل، سود هم هدف و هم وسیله برای تحقق نتایج محسوب می شود.
کارافرینی شامل فعالیت های دیگر نیز می باشد، فعالیت های ملموس تری همچون یادگیری، پاسخگوئی به نیازهای مشتریان و یافتن بهترین و مؤثرترین روشهای دستیابی به آنها، تشخیص گرایش علم و تکنولوژی، و نتایج واقعی استفاده از آنها در تولید شکل گیری استراتژی سازمان و درک آن از طریق بینش استراتژیک، مدیریت تاکتیکی و عملیاتی، سازماندهی فرایندها در سازمان، تحقق نیازها و ارضاء منافع تمامی عوامل (کارکنان، مالکین، مشتریان، دولت، واحدهای محلی و غیره) می باشد که با سازمان گره خورده اند.
این فعالیت های مختلف ممکن است بوسیله تشخیص کارافرین مستقل و یا افراد دیگر، با واحدهای سازمانی که کارآفرین به آنها تفویض نموده است، تحقق یابد. بر این اساس کارافرینان باید تمامی فعالیت های ضروری برای نیل به اهداف کارآفرینانه را هماهنگ سازند.